پایگاه شهید سلطانی

 

براساس آنچه که انسان در زندگی شخصی احساس می کند و هم براساس پژوهش های صاحب نظران مذهب برای آدمی یک نیاز اصیل و در همه شرایط، برای حیات، انکارناپذیر است و نمی توان آن را ناچیز و نادیده گرفت. اصولا ناهماهنگی موجود در ابعاد وجودی، بوجود آورنده نیازهایی است که به مراتب عالی تر و مهمتر از نیازهای حیوانی اوست و آدمی ناگزیر است با اتکای به قدرتی بالاتر و در مرز بی نهایت، آن ناهماهنگی ها را از میان برده و آن چند گونه گی ها و تفرقه ها را به وحدت مبدل سازد.

به گفته یونگ بی مذهبی، پوچی و به معنی بودن، زندگی را سبب می شود و داشتن مذهب و آرمان، به زندگی معنی و مفهوم می بخشد. آن کس که با شهامت در راه خودشناسی قدم نهاد، به خداشناسی می رسد و در مرحله آخر به تکامل نفس و فردیت خود واصل می گردد.

نیاز فطری

 

 

 

 

شما ممکن است بسیاری از افکار و اندیشه ها را از بین ببرید، اما نمی توانید دین را بمیرانید، چون در آن صورت دوباره زنده می گردد.

بررسی های علمی نشان می دهند که دین شدیدترین نیاز فطری بشر است. به دلیل پرسش اطفال از ریشه ها و علل امور، طرفداری مردم حتی از انبیای دروغین و مدعیان دروغین آن، کنجکاوی و چراجویی افراد از مرز و راز امور، کهنگی همه افکار و عقاید دینی، پذیرش اصل علت و معلول، احترام به رؤسا و بزرگان مذهب، تفاوت گذاری اصیل و اساسی، بین صاحبان پست و رتبت و مقام با انبیاء و اولیای الهی و ... .

به گفته اریک فروم هیچ کس را در جهان نمی یابی که به دین نیازمند نباشد و حدودی برای جهت یابی و موضوعی برای دلبستگی خویش نخواهد(روانکاوی و دین). دین در حوزه وجود است و از انسان جدایی ندارد. از  آن بابت که قانون علیت را از انسان جدا نمی توان کرد. انسان وقتی که به خود مراجعه می کند، در می یابد که درباره وجود هستی خویش ناگزیر است، حساب پس بدهد و برای غلبه بر جدایی درونی خویش، ناگزیر است به وحدتی دست یابد. علائق دینی، از نوع علائقی هستند که در درون قلب جا دارند و آدمی بدان گرایش شدید دارد.

 

ارسال در تاريخ پنج شنبه 27 بهمن 1390برچسب:هدف,زندگی ,نیاز ,, توسط بسیج سلطانی

هر موجود عاقلی، برای هر کاری که می کند غرض عقلائی نیز دارد، یعنی عقل او مانع است از اینکه کار غیر عقلائی انجام دهد، لذا مثلا اگر کار لغوی از کسی سربزند به او می  گویند مگر عقل نداشتی، یعنی چرا بی هدف عمل کردی، یا به عواقبش فکر نکردی؟

چرا  خداوند دست به آفرینش زد ؟ چه هدفی پشت مجموعه ی خلقت نهفته است؟

هر انسانی گهگاه این سؤالها را برخود مطرح می كند و سؤالاتی اصلیتر واساسیتر از اینها برای انسان ها در سیر تاریخ مطرح نبوده است . در متون مختلف فرهنگ بشری نیز به صورتهای مختلف این سؤالها مطرح شده است .

در اوستا این گونه از فلسفه خلقت سخن به میان آمده است : ای آفریننده بزرگ و دانا، از راه خرد و بینش و الهام، راز پدیدآمدن آفرینش را از روز اول به من بیاموز تا حقیقت را به مردم جهان آشكار سازم.

پروردگارا روان آفرینش به درگاه تو گله مند است . برای چه مرابیافریدی ؟ چه كسی مرا كالبد هستی بخشید؟ ارسطو نیز ضرورت سوال از راز هستی را به این صورت مطرح كرده است .

قرآن مجید اولا خلقت را دارای هدف می داند و در آیات زیادی تفکر بیهودگی خلقت را رد می کند. و در آیات اهداف بلندی را برای خلقت بیان می کند.

خداوند به عنوان دارا بودن تمام صفات کمال آنهم در حد بی نهایت، حتما برای آفرینش غرض خاصی داشته که در آخرین معجزه پیامبران یعنی قرآن کریم به مناسبت ها و عبارات مختلف آن را بیان داشته است، مثلا با جستجو واژه های خلق و لعلّ به پنج آیه می رسیم، لعل به معنای شاید و غرض خلقت است:

«یا أَیُّهَا النَّاسُ اعْبُدُوا رَبَّكُمُ الَّذی خَلَقَكُمْ وَ الَّذینَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ» (بقره 21)

اى مردم! پروردگار خود را پرستش كنید آن كس كه شما، و كسانى را كه پیش از شما بودند آفرید، تا پرهیزكار شوید.

«أَ وَ عَجِبْتُمْ أَنْ جاءَكُمْ ذِكْرٌ مِنْ رَبِّكُمْ عَلى‏ رَجُلٍ مِنْكُمْ لِیُنْذِرَكُمْ وَ اذْكُرُوا إِذْ جَعَلَكُمْ خُلَفاءَ مِنْ بَعْدِ قَوْمِ نُوحٍ وَ زادَكُمْ فِی الْخَلْقِ بَصْطَةً فَاذْكُرُوا آلاءَ اللَّهِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ» (اعراف 69) ؛

آیا تعجّب كرده‏اید كه دستور آگاه كننده پروردگارتان به وسیله مردى از میان شما به شما برسد تا (از مجازات الهى) بیمتان دهد؟! و به یاد آورید هنگامى كه شما را جانشینان قوم نوح قرار داد و شما را از جهت خلقت (جسمانى) گسترش (و قدرت) داد پس نعمتهاى خدا را به یاد آورید، شاید رستگار شوید!»



ادامه مطلب...
ارسال در تاريخ یک شنبه 23 بهمن 1390برچسب:خلقت,هدف , آفرینش , توسط بسیج سلطانی
مرجع دریافت قالبها و ابزارهای مذهبی
.:
Themes By Blog Skin :.
قالب وبلاگ